-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دی ز شوخی بر من آن توسن دوانیدن چه بود نارسیده بر سر من باز گردیدن چه بود
2 تشنهای را کز تمنا عاقبت میسوختی آب از بازیچهاش بر لب رسانیدن چه بود
3 خستهای را کز جفا میکردی آخر قصد جان در علاجش اول آن مقدار کوشیدن چه بود
4 گر دلت نشکفته بود از گریهٔ پردرد من سر فرو بردن چو گل در جیب و خندیدن چه بود
5 گرنه مرگ من به کام دشمنان میخواستی بهر قتلم با رقیب آن مصلحت دیدن چه بود
6 ور نبودت ننگ و عار از کشتن من بعد قتل آن تاسف خوردن و انگشت خائیدن چه بود
7 محتشم ای گشته در عالم بدین داری علم بعد چندین ساله زهد این بت پرستیدن چه بود