دی به کف دیوان خود گفتی که از صاحبدلان از جامی قطعه‌ 39

دی به کف دیوان خود گفتی که از صاحبدلان

1 دی به کف دیوان خود گفتی که از صاحبدلان کی بود لایق که از پیش نظر دورش نهند

2 شد دلت رنجه چو گفتم بر سر گور توباد کن وصیت تا چو میری با تو در گورش نهند

عکس نوشته
کامنت
comment