- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دی آن چه شکل بود که از ره برآمدی بر دیده جلوه کردی و در جان درآمدی
2 رفتی و بود روی تو از مهر و ماه به منت خدای را که ازان بهتر آمدی
3 بیمار بودم از غم هجران طبیب وار پا رنجه ساختی و مرا بر سر آمدی
4 تا جان دمی به قالب جان داده فراق همچون مسیح با دم جان پرور امدی
5 رفتار تو ز خسته دلان جان همی برد جانها فدات بر روش دیگر آمدی
6 نبود به راه تو ز لطافت نشان پای گویی فرشته وار به بال و پرآمدی
7 جامی نوشت بهر تو دیوان خود چو دید کز خیل نو خطان همه سردفتر آمدی