1 دی از می عشق مست برخاسته ام محنت کش و غم پرست برخاسته ام
2 وامروز که هم دست نشستم با تو گویی به کدام دست برخاسته ام
1 تا رنج عیش یاد همایون منیر باد چشم جهان به جاه و جلالش قریر باد
2 دولت به زور چرخ که چرخش به روزگار نصرت سپار باد و سعادت پذیر باد
1 رخش امل متاز که ایام توسن است کار عدم بساز که رحلت معین است
2 بر خاک عاشقی پی او بر مگیر هان زیرا رقیب بر ره و معشوق دشمن است
1 کشورستان راستین کاقبال سلطان خواندش صاحبقرانی کاسمان خورشید احسان خواندش
2 آن صف شکن کاندر وغا از رمح سازد اژدها آن خسرو آصف صفا کآصف سلیمان خواندش