1 دی مرغک خامه بهر نامت بر صفحه نامه شد رقم کوش
2 مجروح شد از دو حرف آن روح مدهوش شد از دو حرف آن هوش
3 منقار زدن برای دانه بعد از همه شد بر او فراموش
1 اختر برج شرف کاینات گوهر درج صدف کاینات
2 جنبش اول ز محیط قدم سلسله جنبان وجود از عدم
1 چون سلامان آن نصیحت گوش کرد بحر طبع او ز گوهر جوش کرد
2 گفت شاها بنده رای توام خاک پای تخت فرسای توام
1 دید مجنون را یکی صحرا نورد در میان بادیه بنشسته فرد
2 ساخته بر ریگ ز انگشتان قلم می زند حرفی به دست خود رقم