1 فرزند عزیز، قرةالعین کبیر بادات خدا در همه احوال نصیر
2 بپذیر به یادگار این نسخه ز من میکن نظری درو ولی یاد بگیر
3 میخواست پدر که با تو باشد همه عمر اما چه توان کرد؟ چنین بد تقدیر
1 ناگه بت من مست به بازار برآمد شور از سر بازار به یکبار برآمد
2 مانا به کرشمه سوی او باز نظر کرد کین شور و شغب از سر بازار برآمد
1 زان پیش که دل ز جان برآید جان از تن ناتوان برآید
2 بنمای جمال، تا دهم جان کان سود بر این زیان برآید
1 شوری ز شراب خانه برخاست برخاست غریوی از چپ و راست
2 تا چشم بتم چه فتنه انگیخت؟ کز هر طرفی هزار غوغاست