1 مولود عزیز، قرّهٔ العین کمال افزود کمال، ماه فروردین را
2 از سال ولادتش، دهد نام، خبر بشماری اگر، میرضیاء الدّین را
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 تا گشت عدل و رای تو معمار روزگار در هم شکسته شد در و دیوار روزگار
2 از سیل بیخ و بُن کن ظلمت نمانده است آسودگی به سایهٔ دیوار روزگار
1 زان لب شکّرفشان شوری به جان داریم ما یک نیستان ناله در هر استخوان داریم ما
2 در بغل چون صبح، چاک بی رفویی بیش نیست گر لباس هستی دامن فشان داریم ما
1 گذشته است ز گردون لوای رفعت ما گرفته روی زمین، آفتاب شهرت ما
2 شکسته رنگی تن، کرده بر جهان روشن که خاک زر شود از کیمیای صحبت ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **