🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار
ملک‌الشعرا بهار

ای دیو سپید پای در از ملک‌الشعرا بهار قصیده 79

قصیده 79 ام از 1042 قصاید

ای دیو سپید پای در بند

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36

1 ای دیو سپید پای در بند ای گنبد گیتی ای دماوند

2 از سیم به سر، یکی کله‌خود ز آهن به میان یکی کمربند

3 تا چشم بشر نبیندت روی بنهفته به ابر چهر دلبند

4 تا وارهی از دم ستوران وین مردم نحس دیو مانند

5 با شیر سپهر بسته پیمان با اختر سعد کرده پیوند

6 چون گشت زمین ز جور گردون سرد و سیه و خموش و آوند

7 بنواخت زخشم برفلک مشت آن مشت تویی تو، ای دماوند

8 تو مشت درشت روزگاری از گردش قرن‌ها پس افکند

9 ای مشت زمین بر آسمان شو بر ری بنواز ضربتی چند

10 نی‌نی تو نه مشت روزگاری ای کوه نیم ز گفته خرسند

11 تو قلب فسردهٔ زمینی از درد ورم نموده یک‌ چند

12 تا درد و ورم فرو نشیند کافور بر آن ضماد کردند

13 شو منفجر ای دل زمانه وان آتش خود نهفته مپسند

14 خامش منشین سخن همی گوی افسرده مباش خوش همی خند

15 پنهان مکن آتش درون را زین سوخته‌جان شنو یکی پند

16 گر آتش دل نهفته داری سوزد جانت به جانت سوگند

17 بر ژرف دهانت سخت بندی بر بسته سپهر زال پر فند

18 من بند دهانت برگشایم ور بگشایند بندم از بند

19 ازآتش دل برون فرستم برقی که بسوزد آن دهان بند

20 من این کنم و بود که آید نزدیک تو این عمل خوشایند

21 آزاد شوی و بر خروشی مانندهٔ دیو جسته از بند

22 هرّای تو افکند زلازل از نیشابور تا نهاوند

23 وز برق تنوره‌ات بتابد ز البرز اشعه تا به الوند

24 ای مادر سر سپید بشنو این پند سیاه بخت فرزند

25 برکش ز سر این سپید معجر بنشین به یکی کبود اورند

26 بگرای چو اژدهای گرزه ‌بخروش چو شرزه شیر ارغند

27 ترکیبی ساز بی مماثل معجونی ساز بی‌همانند

28 از نار و سعیر و گاز و گوگرد از دود و حمیم و صخره و گند

29 از آتش آه خلق مظلوم و از شعلهٔ کیفر خداوند

30 ابری بفرست بر سر ری بارانش زهول و بیم و آفند

31 بشکن در دوزخ و برون ریز بادافره کفر کافری چند

32 زانگونه که بر مدینهٔ عاد صرصر شرر عدم پراکند

33 چونان که بشارسان «‌پمپی‌»‌ ولکان‌ اجل معلق افکند

34 بفکن ز پی این اساس تزویر بگسل ز هم این نژاد و ییوند

35 برکن ز بن این بنا که باید از ریشه بنای ظلم برکند

36 زبن بیخردان سفله بستان داد دل مردم خردمند

ملک‌الشعرا بهار از شاعران بزرگ قرن 14 هجری می باشد و سبک شعری ایشان نوین است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر ای دیو سپید پای در بند قصیده 79 ام از 1042 قصاید ملک‌الشعرا بهار می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : نوین
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر ای دیو سپید پای در بند

شاعر شعر ای دیو سپید پای در بند چه کسی است ؟

شاعر شعر ای دیو سپید پای در بند ملک‌الشعرا بهار می باشد.

شعر ای دیو سپید پای در بند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر ای دیو سپید پای در بند چیست ؟

قالب شعر ای دیو سپید پای در بند قصیده است

سبک شعر ای دیو سپید پای در بند چیست ؟

سبک شعر ای دیو سپید پای در بند سبک نوین است

مضمون اصلی شعر ای دیو سپید پای در بند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ملک‌الشعرا بهار

ای دیو سپید پای در از ملک‌الشعرا بهار قصیده 79

قصیده 79 ام از 1042 قصاید
بنر