- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قاصدی کو تا فرستم سوی تو غیرتم آید که بیند روی تو
2 مرده بودم زنده گشتم بامداد کامد از باد سحرگه بوی تو
3 کاش میمردم نمیدیدم به چشم این دل افتد دور از پهلوی تو
4 دل شده از جفت ابروی تو طاق زان پریشان گشته چون گیسوی تو
5 عاقبت کردی به یک زخمم هلاک آفرین بر قوت بازوی تو
6 می کشد پیوسته بر روی تو تیغ سخت بیشرمست این ابروی تو
7 قبللهٔ جان منی پس کافرم گر نمایم روی دل جز سوی تو
8 عهدکردم تا برون خسبم ز بند میکشد بازم کمند موی تو
9 من اگر ترسم ز چشمت باک نیست شیر نر میترسد از آهوی تو
10 گر بدانم در بهشتم میبرند کافرم گر پا کشم از کوی تو
11 من چه حد دارم که غلمان را ز خلد میفریبد نرگس جادوی تو
12 پای قاآنی رسد بر ساق عرش گر نهد سر بر سر زانوی تو