1 دی رسید از مطبخ خواجه که بادا دود آن رفته چون ظل زمین تا طارم فیروزه رنگ
2 یک طبق سیمین دوایر کرده بر اقطار طی حشو آن در دیده دانش نموده بی درنگ
3 همچو جنس نغز پیچیده در اوراق رقیق یا چو معنیهای نازک در عبارتهای تنگ
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 چون سلامان را شد اسباب جمال از بلاغت جمع در حد کمال
2 سرو نازش تازگی را سر گرفت باغ لطفش رونق دیگر گرفت
1 در خم این دایره نقش بند چند شوی بند به هر نقش چند
2 نقش رها کن سوی بی نقش رو دیده به هر نقش چه داری گرو
1 ای چو گلت جیب به چنگ خسان دامن صحبت بکش از ناکسان
2 گر چه ز آغاز گشادت دهند عاقبت الامر به بادت دهند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به