- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ناز از اندازه بیرون میکنی وز جگر خوردن دلم خون میکنی
2 هرچه من از سرکشی کم میکنم در کلهداری تو افزون میکنی
3 ماه رخسارت نه بس در میغ هجر نیز با این جور گردون میکنی
4 چون به یک نوع از جفا تن دردهیم تازه صد نوع دگرگون میکنی
5 اینت دستی کاندرین بازی تراست نیک خار از پای بیرون میکنی
6 هر زمان گویی که من نیک آورم این سخن باری بگو چون میکنی
7 در حساب انوری هرگز نبود کز تو این آید که اکنون میکنی