-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کمان ناز به زه نازنین سوار من آمد شکار دوست بت آدمی شکار من آمد
2 جهان دل و جان میرود به باد که دیگر جهان بهم زده سلطان کامکار من آمد
3 چو افتاب که از ابر ناگهان بدر آید سوار رخش برون رانده از غبار من آمد
4 شد آرمیده سوار سمند و آخر جولان فکنده زلزله در جان بیقرار من آمد
5 سترده داد بلاکار زاریان بلا را به لشگر عجبی وقت کارزار من آمد
6 ز پیش راه مرو محتشم که بهر عذابت سر از خمار گران مست پر خمار من آمد