-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پرده برانداختی، چهره برافروختی میکده را ساختی، صومعه را سوختی
2 من صفتی جز وفا هیچ نیاموختم تو روشی جز جفا هیچ نیاموختی
3 بر سر اهل وفا سایه نینداختی غیر متاع جفا مایه نیندوختی
4 تا دل من در غمت جامهٔ جان چاک زد چشم امید مرا از دو جهان دوختی
5 ای دم باد صبا خواجه ما را بگو بندهٔ خود را به هیچ بهر چه بفروختی
6 با تو فروغی مگر دم زده از درد خویش کز سخن ناخوشش سختتر افروختی