جامی

جامی

جامی
جامی

هلال الکاس لم تکمل بشمس الراح کملها از جامی غزل 6

غزل 6 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

هلال الکاس لم تکمل بشمس الراح کملها

1 هلال الکاس لم تکمل بشمس الراح کملها که گردد چون شود پر این مه نو بدر محفل‌ها

2 دلم آن موج زن دریاست ز اوصاف جمال تو که افتد صد صدف گوهر ز هر موجش به ساحل‌ها

3 به عزت باش با دل‌های عالی همت ای خواجه که گر افتی ز بام آسمان بهتر کزین دل‌ها

4 چو هر منزل که لیلی کرده جا کعبه‌ست مجنون را به قصد کعبه مجنون را چه حاجت قطع منزل‌ها

5 چو محمل را درون خالی بود از محمل‌آرایی به زیورها چه سود آراستن بیرون محمل‌ها

6 کجا گردد به فکر عقل مشکل‌های عاشق حل که صد مشکل دگر پیش آیدش از حل مشکل‌ها

7 چو افتد مشکلی جامی به ساقی گوی چون حافظ الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هلال الکاس لم تکمل بشمس الراح کملها

شاعر شعر هلال الکاس لم تکمل بشمس الراح کملها چه کسی است ؟

شاعر شعر هلال الکاس لم تکمل بشمس الراح کملها جامی می باشد.

شعر هلال الکاس لم تکمل بشمس الراح کملها در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر هلال الکاس لم تکمل بشمس الراح کملها چیست ؟

قالب شعر هلال الکاس لم تکمل بشمس الراح کملها غزل است

مضمون اصلی شعر هلال الکاس لم تکمل بشمس الراح کملها چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر