ای شوق، در شکنجهٔ دل‌ها چگونه‌ای؟
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
1 ای شوق، در شکنجهٔ دل‌ها چگونه‌ای؟ آه ای شرار شوخ، به خارا چگونه‌ای؟
2 در پرسشت به لب نفسم می‌تپد به خون ای ماهی بریده ز دریا چگونه‌ای؟
3 ای دل که بود سجده برت فرق آفتاب در زیر دست داغ سویدا چگونه‌ای؟
4 ای همّت بلند که گردون به خاک توست در زیر بار منّت بی‌جا چگونه‌ای؟
5 ناسازی است شیوهٔ اجزای روزگار با یک جهان عدو، تن تنها چگونه‌ای؟
6 در ظلمت زمانه که جهل آفتاب اوست ای نورِ عقلِ دیدهٔ بینا چگونه‌ای؟
7 داغی حزین و از جگرت دود برنخاست در آتش ای سپند شکیبا چگونه‌ای؟
ادامه توضیحات شاعر