-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نامهٔ شوق چو املا کنمش بر کاغذ چشم بندم که ز اشکم نشود تر کاغذ
2 حرف از زلف و رخ دوست نمودم انشا قلمم دستهٔ گل گشت و معنبر کاغذ
3 مهر دل کردم و با رشتهٔ جان پیچیدم تا نیفتد به ره از بال کبوتر کاغذ
4 یاسمن را نبود بار تعلق بر دوش به ره آورد بهارش زده بر سر کاغذ
5 خال و خط کردن نهان زیر نقابی گفتم همچو مشکی است که پیچیده بود بر کاغذ
6 در کتابت خط خوش باید و اشعار لطیف حاجت مسطر و جدول نبود بر کاغذ
7 گر بود پادشه عصر ز معنی آگاه بهر دیوان سعیدا کند از زر کاغذ