-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آید از عشق کار شایسته من و آن کار بار شایسته
2 روزگاری بعشق کردم سر یاد از آن روزگار شایسته
3 فاش کردند سر حق عشاق گو بیاد آر دار شایسته
4 نیست هر دغدار بنده عشق منم آن داغدار شایسته
5 هر بهاری خزان زپی دارد جسته ام نوبهار شایسته
6 بختی عقل را ززلف بتان شد به بینی مهار شایسته
7 گر هزاران حدیث گل گویند نبود چون هزار شایسته
8 میرسد کاروان مصر زراه سرمه کن زآن غبار شایسته
9 مدعی رفت جهد کن که بود وقت بوس و کنار شایسته
10 کشت دردسرم بده ساقی زآن می بی خمار شایسته
11 کسوت حسن نیکوان یا رب از چه پود است و تار شایسته
12 داری آشفته چون قرار بعشق بگذر زآن قرار شایسته
13 که بود عشق پرتو ازلی علی آن پرده دار شایسته