جامی

جامی

جامی
جامی

آسوده دلا حال دل زار چه دانی از جامی غزل 997

غزل 997 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

آسوده دلا حال دل زار چه دانی

1 آسوده دلا حال دل زار چه دانی خوان خواری عشاق جگرخوار چه دانی

2 شب تا به سحر خفته به خلوتگه نازی بی خوابی این دیده بیدار چه دانی

3 هرگز نخلیده به کف پای تو خاری آزردگی سینه افگار چه دانی

4 ای فاخته پروازکنان بر سر سروی درددل مرغان گرفتار چه دانی

5 کار دل رندان بلا دیده بود عشق ای زاهد مغرور تو این کار چه دانی

6 نادیده ز خاک ره او کحل بصیرت با بی بصری لذت دیدار چه دانی

7 جامی تو و جام می و بیهوشی و مستی راه و روش مردم هشیار چه دانی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آسوده دلا حال دل زار چه دانی

شاعر شعر آسوده دلا حال دل زار چه دانی چه کسی است ؟

شاعر شعر آسوده دلا حال دل زار چه دانی جامی می باشد.

شعر آسوده دلا حال دل زار چه دانی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر آسوده دلا حال دل زار چه دانی چیست ؟

قالب شعر آسوده دلا حال دل زار چه دانی غزل است

مضمون اصلی شعر آسوده دلا حال دل زار چه دانی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر