آمده ای بمنزلم، ای مه از هلالی جغتایی غزل 347

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

آمده ای بمنزلم، ای مه نازنین، فرو

1 آمده ای بمنزلم، ای مه نازنین، فرو ماه مگر ز آسمان آمده بر زمین فرو؟

2 نیست عرق ز تاب می، وقت صبوح بر رخت ریخته شبنم سحر، بر گل آتشین فرو

3 چند بخشم بگذری، توسن ناز زیر ران وه! که دمی نیامدی از سر خشم و کین فرو

4 چون تو بناز دست خود رقص کنان فشانده ای ریخته صد هزار جان، عاشق از آستین فرو

5 بس که ز غصه خون من، جوش کنان، بسر رود در تب اگر عرق کنم، خون چکد از جبین فرو

6 خورد هلالی از کفت سیلی رنج و آه و غم بر سر کس نیامده، رحمتی این چنین فرو

عکس نوشته
کامنت
comment