- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا که بی تو مرا هیچ زندگانی نیست به هجر لذّت عمری چنانچه دانی نیست
2 مدار ماه رخ از من دریغ در شب تار که بی حضور توأم هیچ زندگانی نیست
3 مرا به روز غمت رنگ زعفرانی هست به روی دل بجز از اشک ارغوانی نیست
4 چو چشم دوست شدم ناتوان به غورم رس چرا که هیچ عجبتر ز ناتوانی نیست
5 به باد رفت مرا عمر در تکاپویت گذشت عمر و مرا قوّت جوانی نیست
6 به جان و دل متعطّش به خاک پای توأم به سر به بندگی آیم اگر گرانی نیست
7 به سرو گفتم در باغ حامی گل باش بگفت کار قدم غیر پاسبانی نیست
8 بگفتمش به مه ای مه که صورتش برکش جواب داد که این کار حدّمانی نیست
9 اگر تو وصل مرا خواهی ای عزیز به جان مضایقه نتوان کرد رایگانی نیست
10 ز غصّه خوردن ما هیچ برنیاید کار حذر جهان ز قضاهای آسمانی نیست