-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا دمی بنشین تا دلم بیاساید که آن شمایل خوب انجمن بیاراید
2 بخند اگر چه ز خندیدنت همیدانم که آفتاب به روزم ستاره بنماید
3 ز ناز چشم تو هشیار مست میگردد چه حاجت است به ساقی که باده پیماید
4 مثال نقش تو میخواستم ز صورتگر جواب داد که آن در قلم نمیآید
5 توان به نوک قلم صورتی نگاشت ولی ملاحتش که نگارد چنان که میباید
6 خوش است ناز ز روی نکو ولی نه چنان که التفات به صاحبدلان نفرماید
7 کز آفریدن شاهد غرض همین بوده است که از مشاهده صاحبدلی بیاساید
8 رخی بدین صفت و طلعتی بدین خوبی به اهل عشق غرامت بود که ننماید
9 همام را غرض از دوست ذوق روحانی ست نظر به میل طبیعت مگر نیالاید