جامی

جامی

جامی
جامی

بیا که روی تو خورشید عالم افروز از جامی غزل 131

غزل 131 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

بیا که روی تو خورشید عالم افروز است

1 بیا که روی تو خورشید عالم افروز است شبنم ز روی تو چون روز و روز فیروز است

2 شد از جمال تو فیروز روز من وان روز که خواستم شب و روز از خدای امروز است

3 شبم ز شعله شمع و چراغ مستغنی ست چنین که مشعله آه من شب افروز است

4 به تیغ غمزه اگر چاک می کنی جگرم چه غم چو ناوک مژگان تو جگردوز است

5 چنین که عشق تو زد راه پیر دانشمند چه جای طعن جوانان دانش اندوز است

6 رخی چنین خوش و آنگاه خوی بد حاشا معلم تو اگر نغلطم بدآموز است

7 تو مرد عافیتی جامی از بتان بگسل که عشق شیوه رندان عافیت سوز است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بیا که روی تو خورشید عالم افروز است

شاعر شعر بیا که روی تو خورشید عالم افروز است چه کسی است ؟

شاعر شعر بیا که روی تو خورشید عالم افروز است جامی می باشد.

شعر بیا که روی تو خورشید عالم افروز است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر بیا که روی تو خورشید عالم افروز است چیست ؟

قالب شعر بیا که روی تو خورشید عالم افروز است غزل است

مضمون اصلی شعر بیا که روی تو خورشید عالم افروز است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.