-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا که با تو نداریم دست بالایی چرا به خون دل من دو دست آلایی
2 دلم ز دست فراق تو خون شود آنگه بگو چرا تو به زجرم ز دیده پالایی
3 گذر به جانت ما کن چرا که از تو سزد نظر به ما که تو سرو بلند بالایی
4 ز بوی زلف تو بگریخت آهوی ختنی به چشم شوخ تو دادست رسم شهلایی
5 عبیر و عنبر و کافور و مشک و سنبل تر به جعد زلف تو دادند اسم لالایی
6 ز حد گذشت فراق رخت بیا ورنی دوتا کنم ز غم تو قبای یک لایی
7 جهان ز پای درآمد بگیر دستش را ز دست جور که کردست چرخ والایی