1 بس کن از این روی نهان داشتن دل ستدن قصد به جان داشتن
2 با همه خوش بودن و با عاشقان خویشتن از عجب گران داشتن
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 هجر تو یکباره زبونم گرفت درد تو ز اندازه برونم گرفت
2 آن ستمی کز تو کشیدم چه بود آن غم دل بین که کنونم گرفت
1 دیدار تو اصل نیک پیوندیهاست طبع تو سرشته از خردمندیهاست
2 با بنده خود موافقت کردی دوش این خود چه کرم ها و خداوندیهاست
1 تا به دل و جان مرا آفت جانان رسید بس که ز جانان به من رنج دل و جان رسید
2 خاک ره از چشم من چشمه خوناب گشت تا به من از باد غم آتش هجران رسید
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **