ساقی بیا که موسم آب از ابن یمین فریومدی غزل 57

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

ساقی بیا که موسم آب چو آتش است

1 ساقی بیا که موسم آب چو آتش است سرد است و می بموسم سرما درون خوش است

2 بی آب آتشین منشین خاصه موسمی کز باد تند عالم خاکی مشوش است

3 می ده بآن نگار که در نرد دلبری بر کعبتین حسن همه نقش او شش است

4 هر ناوکی که غمزه خونریز او زند بر جان عاشقانش گذر تیر آرش است

5 تیر و کمان و غمزه جادوی او نگر بس جان و دل بکوش که قربان ترکش است

6 یا رب چه موسمیست که از تیرگی ابر صبحش چو شام طره خوبان مهوش است

7 روی هوا ز کوکبه ابر تیره تن گوئی مگر گذرگه سیلاب سرکش است

8 ابن یمین چو عرصه میدان خاک دید کز ژاله چون سپهر نگون بر منقش است

9 شاید اگر بصورت تضمین ادا کند کامروز روز باده و خرگاه و آتش است

عکس نوشته
کامنت
comment