- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیامدی صنما بر دو پای بنشستی دلم ز دست برون کردی و به در جستی
2 نه مست بودی و پنداشتم که چون مستان همی به حیله شناسی بلندی از پستی
3 سه روز شد پس از آن تا ز درد فرقت تو نه هوشیاری دانم که چیست نه مستی
4 درست گشت که جان منی بدان معنی که تا زمن بگسستی به من نه پیوستی
5 به جان جانان گر تو به دست خویش دلم چنانکه بردی امروز باز نفرستی