جامی

جامی

جامی
جامی

بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان از جامی غزل 403

غزل 403 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان کن

1 بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان کن به روی گل گل از می مجلس ما را گلستان کن

2 نباشد مفلسان شب نشین را دسترس شمعی سوی ویرانه ما آی و کار ماه تابان کن

3 به سختی می رود جان از تنم نادیده دیدارت رخت بنمای و جان دادن بر این دلخسته آسان کن

4 دل من نامه درد است و عنوان چهره پرخون اگر مضمون نمی خوانی نظر در نقش عنوان کن

5 ز خون کس به دستت رنگ و تیغت زنگ نپسندم رقیبان را به شغل کشتن عشاق فرمان کن

6 هلاک جان ما خواهی کمان ابروانت را ز مژگان تیر ساز و تیر را از غمزه پیکان کن

7 خراسان معدن عشق است و خوبی جامیا دل نه به داغ عشق خوبان یا برو ترک خراسان کن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان کن

شاعر شعر بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان کن چه کسی است ؟

شاعر شعر بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان کن جامی می باشد.

شعر بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان کن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان کن چیست ؟

قالب شعر بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان کن غزل است

مضمون اصلی شعر بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان کن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.