- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا که نغمه گشایان نفس به نی بستند پیاله را به لب شیشه های می بستند
2 دلی که مایهٔ آزادگیست، بی دردان به ذوق سلطنت روم و ری بستند
3 فسانه ها که به بازیچه روزگار سرود کسان به مسند جمشید و تاج کی بستند
4 بیا به ملک قناعت که دردسر نکشی ز قصه ها که به همت فروش طی بستند
5 دلم به فصل خزان زاد و در بهاران مرد ببین که کی در هستی گشاد و کی بستند
6 چو یاسمین خود ای باغ وصل خندان باش که بلبلان تو دست خزان و دی بستند
7 کلید توبه خریدم برای قفل بهشت ولی چه سود که دستم به جام می بستند
8 بگو ز عرفی مجنون به لیلی ای محرم که بر اسیر تو راه طواف حی بستند