- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا جانا جهان بر من بمفروش بیا تا یک دمت گیرم در آغوش
2 گهت لبها گزم گاهی زنخدان گهت بازو گزم گاهی بنا گوش
3 چو می دانی که مست از جام عشقم اگر شوری کنم بر من فراپوش
4 لبت تا چاشنی کردم به بوسی نشد آن لذتم هرگز فراموش
5 چو پایم بستی از دستم بدادی شدم بیمار در تیمار من کوش
6 همین تا چشم برکردم به رویت ز تاب مهر خونم می زند جوش
7 ز می مستاند هشیاران دیگر من از چشمان مخمور تو مدهوش
8 صبوری می کن و می ساز با غم ملامت می کش و می باش خاموش
9 نزاری چون درافتادی به زاری چه شاید کرد با تقدیر مخروش