1 بیا جانا نشین با ما بگو راست گهی کج می نهی زلفت گهی راست
2 بگفتا بهر بیم خصم فایز که یعنی مار و عقرب هر دو مار است
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 نگفتم جا مده بر چهره گیسو مسوزان اندر آتش بچه هندو
2 بت فایز گمانم، کافرستی که با آتشپرستی کردهای خو
1 به زیر پرده آن روی دلآرا بود چون شمع در فانوس پیدا
2 دل فایز چو پروانه به دورش مدامش سوختن باشد تمنا
1 خداوندا جوانیم به سر رفت درخت شادکامی بی ثمر رفت
2 درخت شادکامی عمر فایز سر شام آمد و بانگ سحر رفت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به