عراقی

عراقی

عراقی
عراقی

بی‌رخت جانا، دلم غمگین مکن از عراقی غزل 219

غزل 219 ام از 613 غزلیات

بی‌رخت جانا، دلم غمگین مکن

1 بی‌رخت جانا، دلم غمگین مکن رخ مگردان از من مسکین، مکن

2 خود ز عشقت سینه‌ام خون کرده‌ای از فراقت دیده‌ام خونین مکن

3 بر من مسکین ستم تا کی کنی؟ خستگی و عجز من می‌بین، مکن

4 چند نالم از جفا و جور تو؟ بس کن و بر من جفا چندین مکن

5 هر چه می‌خواهی بکن، بر من رواست بی نصیبم زان لب شیرین مکن

6 بر من خسته، که رنجور توام گر نمی‌گویی دعا، نفرین مکن

7 در همه عالم مرا دین و دلی است دل فدای توست، قصد دین مکن

8 خواه با من لطف کن، خواهی جفا من نیارم گفت: کان کن، این مکن

9 با عراقی گر عتابی می‌کنی از طریق مهر کن، وز کین مکن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی‌رخت جانا، دلم غمگین مکن

شاعر شعر بی‌رخت جانا، دلم غمگین مکن چه کسی است ؟

شاعر شعر بی‌رخت جانا، دلم غمگین مکن عراقی می باشد.

شعر بی‌رخت جانا، دلم غمگین مکن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بی‌رخت جانا، دلم غمگین مکن چیست ؟

قالب شعر بی‌رخت جانا، دلم غمگین مکن غزل است

مضمون اصلی شعر بی‌رخت جانا، دلم غمگین مکن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر