- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا که وصل تو را از خدای می خواهم بیا که گوش بر آواز و چشم بر راهم
2 به مهر روی تو با دیده ستاره فشان نشسته شب همه شب در نظاره ما هم
3 خوش آنکه من به فراقت نهاده باشم دل نوید دولت وصلت دهند ناگاهم
4 گذشت عمر و نیامد به چنگم آن سر زلف ببین درازی امید و عمر کوتاهم
5 اگر نه خانه کنم همچو کوهکن در سنگ به بام و در فتد آتش ز شعله آهم
6 غلام پیر مغانم که فیض عامش ساخت به یک دو جام ز انجام کارآگاهم
7 مگو به عشوه کزین خاک در برو جامی که من سگان تو را کمترین هواخواهم