جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

بی رخ چون خورت ای جان از جهان ملک خاتون غزل 1033

غزل 1033 ام از 1809 غزلیات

بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد جانم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد جانم می دهم جان به غم عشق تو تا بتوانم

2 همچو بلبل شب و روز و گه بی گه به جهان من به پای رخ گل از دل و جان می خوانم

3 درد خود را بنمودم به طبیب از سر درد کرد از گل شکر لعل لبت درمانم

4 درد ما را نکنی هیچ دوا از لب لعل ای عزیز دل من طالع خود می دانم

5 زندگانی به فراق رخ خوبت کردن یک نفس جان جهان من به جهان نتوانم

6 چون قلم دود به سر می رودم از غم تو همچو پرگار به هجران تو سرگردانم

7 غم حال من سرگشته بجو کآخر کار ترسم ای جان که به درمان جهان درمانم

شعر قالب : غزل سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد جانم

شاعر شعر بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد جانم چه کسی است ؟

شاعر شعر بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد جانم جهان ملک خاتون می باشد.

شعر بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد جانم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد جانم چیست ؟

قالب شعر بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد جانم غزل است

سبک شعر بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد جانم چیست ؟

سبک شعر بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد جانم سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد جانم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
جهان ملک خاتون

بی رخ چون خورت ای جان از جهان ملک خاتون غزل 1033

غزل 1033 ام از 1809 غزلیات
بنر