-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا که چون خم زلفت مشوشم بی تو تو خوش به بزم رقیبان و ناخوشم بی تو
2 تو آتشی زده ای بر عذرا از می غیر چو زلف و خال نکویان در آتشم بی تو
3 اگر چه زهر مذابست بی تو مینوشم و گرچه باده کوثر نمی چشم بی تو
4 زبیم آنکه شود برق و آیدت زقفا گمان مدار که من آه بر کشم بی تو
5 بگفتمش که زهجر تو من پریشانم جواب داد که آشفته من خوشم بی تو