1 باز آی و به کوی فرقتم فرد نگر وز درد فراق چهرهام زرد نگر
2 از مرگ دوای درد خود میطلبم بیمار نگر دوانگر درد نگر
1 گواهی دهد چهرهٔ زرد من که دردی بود بیدوا درد من
2 شدم خاک اگر از جفایش مباد نشیند به دامان او گرد من
1 گه ره دیر و گهی راه حرم میپویم مقصدم دیر و حرم نیست تو را میجویم
1 کوی جانان از رقیبان پاک بودی کاشکی این گلستان بیخس و خاشاک بودی کاشکی
2 یار من پاک و به رویش غیر چون دارد نظر دیده او چون دل من پاک بودی کاشکی