ای کمال زمان بیا و ببین از انوری ابیوردی مقطع 351

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

ای کمال زمان بیا و ببین

1 ای کمال زمان بیا و ببین که ز عشقت چگونه می‌سوزم

2 با بهار رخت تواند گفت شب یلداکه روز نوروزم

3 در فراق رخ چو خورشیدت روشنایی نمی‌دهد روزم

4 کیسه‌ای دادیم در این شبها که همی وام صحبت اندوزم

5 روزها رفت و من نمی‌دانم که بر آن کیسه کیسه‌ای دوزم

6 یارب از کاردی بود با آن که بدان کین دشمنان توزم

7 سر چو سرو از نشاط بفرازم رخ ز شادی چو گل برافروزم

8 وگر این کار هست بیهوده تن زن آنگاه کاسهٔ یوزم

9 سایه بر کار این سخن مفکن زانکه چون سایه بر تو آموزم

عکس نوشته
کامنت
comment