- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا و دیده ی پر خون ما بین نظر گاه دل مجنون ما بین
2 هنوز از ساحل دریای دردی درون آی و دل پرخون ما بین
3 گرت از صبغت الله رنگ باید درآی از دیر و بوقلمون ما بین
4 عجایب دیده ای بسیار ازین پیش بیا و صنعت اکنون ما بین
5 فلک را با بزرگی و بلندی به چشم معرفت ما دون ما بین
6 چه می دانی تو رمز آفرینش بیا و سر کاف و نون ما بین
7 دو عالم مست ازین یک ذره عشق اند مجال عشق روز افزون ما بین
8 مسیح از یک نفس چندان شرف یافت کمال قدرت افسون ما بین
9 برون از منزل چون و چرا شو چو رفتی وحدت بی چون ما بین
10 نزاری گفتمت با خویش منگر که می گوید کسی بیرون ما بین