کو در ادراک حقایق نکته از جامی دیوان اشعار 12

کو در ادراک حقایق نکته دانیهای او

1 کو در ادراک حقایق نکته دانیهای او در بیان نکته ها شیرین زبانیهای او

2 همت او گنج کنت کنز را مفتاح بود بود ازان گنج این همه گوهر فشانیهای او

3 بود شاه فقر لیک اصحاب را می داشت پاس از خطور غیر بر دل پاسبانیهای او

4 در طریقت بود سلطان وز دل ارباب فقر گامهای نفس راندن کامرانیهای او

5 ای که می گویی بگوی از وی نشان روشنم هست روشنتر نشان بی نشانیهای او

6 زندگانی چون مسیحا کرد با هر مرده دل ساخت زنده عالمی را زندگانیهای او

7 بود شمع جمع پیران جهان ناتافته پرتو الشیب نوری بر جوانیهای او

8 در جوانی بود و پیری هم ممد رهروان کو چو اویی در جوانی پیر و در پیری جوان

عکس نوشته
کامنت
comment