1 پنجه آمد مواقف عرصات که مطیعان بایستند و عصات
2 کرده آماده خالق داور بهر هر موقفی سؤال دگر
3 هر که گوید جواب خود به صواب طی هر موقفی کند به شتاب
4 ور نه در هر یکی ز سختی حال رنج بیند هزار سال و ملال
1 ای ز وجود تو نمود همه جود تو سرمایه بود همه
2 مبدع نوی و کهن ما تویی هست کن و نیست کن ما تویی
1 ای ز کرم چاره گر کارها مرهم راحت نه آزارها
2 روشنی دیده بینندگان پردگی پرده نشینندگان
1 از حسن آن بصری نافذ بصر نکته ای آرند عجب مختصر
2 کز دل غفلت زده گر دم فشاند آن نفس پاک که حجاج راند