1 پنجه آمد مواقف عرصات که مطیعان بایستند و عصات
2 کرده آماده خالق داور بهر هر موقفی سؤال دگر
3 هر که گوید جواب خود به صواب طی هر موقفی کند به شتاب
4 ور نه در هر یکی ز سختی حال رنج بیند هزار سال و ملال
1 شه چو شد آگاه بعد از چند گاه زان فراق جانگداز عمر کاه
2 ناله بر گردون رسانیدن گرفت وز دو دیده خون چکانیدن گرفت
1 در خم این گنبد عالی اساس چیست شغل شاکر منعم شناس
2 در مقام شاکری بودن مقیم بر کرم های جهاندار کریم
1 رفت پیش آن معبر ساده ای از ره عقل و خرد افتاده ای
2 گفت دیدم صبحدم خود را به خواب در دهی سرگشته ویران و خراب