پنجه از خون دل ماست که از نشاط اصفهانی غزل 104

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

پنجه از خون دل ماست که رنگین دارد

1 پنجه از خون دل ماست که رنگین دارد آنکه با دست بلورین دل سنگین دارد

2 سالک اندیشه نه از کفر و نه از دین دارد وادی عشق بهر گام سد آیین دارد

3 عقل با عشق به بیهوده زند لاف مصاف اسب تازی چه زیان از خر چو بین دارد

4 خواجه راهست غم دشمن و ما را غم دوست هر که بینی دل ار اندیشه ی غمگین دارد

5 تلخکامان غمش را نگذارد دل تنگ آنکه سد تنگ شکر در لب شیرین دارد

6 ناله ی بلبلش ار خواب رباید چه عجب هر که در خانه درخت گل و نسرین دارد

7 باغبان گر در بستان بگشاید بیگاه باز گویم حذر از غارت گلچین دارد

8 یا نهم سر بکف پای تو یا بر سر تیغ بی تو خاکش بسر آنکو سر بالین دارد

9 او بر اشکم نگران من نگران بر رویش من نظر سوی مه، او جانب پروین دارد

10 نظر خواجه بر اندازه ی خدمت باشد ورنه با بنده کجا مهر و چراکین دارد

11 در همه شهر همین صاحب ما بود نشاط که بزحمت نظری با من مسکین دارد

عکس نوشته
کامنت
comment