چو زلف یار ز خود لازم است از کمال خجندی غزل 835

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

چو زلف یار ز خود لازم است ببریدن

1 چو زلف یار ز خود لازم است ببریدن گر اختیار کنی خاک پاش بوسیدن

2 دلا چو در حرم عشق میروی خود را چو شمع جمع ادب نیست در میان دیدن

3 به خاک بوسی پایت هنوز دارم چشم در آن زمان که بگیرم به خاک پوسیدن

4 اگر نه داعیة شبروست زلف ترا چه موجیست بدامن چراغ پوشیدن

5 بکشت پیچش آن زلف تا بدار مرا چنان که دام کشد مرغ را ز پیچیدن

6 همیشه گرد تو خواهیم چون کمر گردید که گرد موی میانان خوش است گردیدن

7 کمال وصف میانش اگر کنی تحریر قلم بباید باریکتر تراشیدن

عکس نوشته
کامنت
comment