-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو تو دشمن از دوست نشناختی مرا سوختی و به او ساختی
2 پرداختم از دو عالم به تو تو یک لحظه با من نپرداختی
3 چه شکر از لب چون شکرگویمت که چون نی بوسیم ننواختی
4 ز پا تا سرم رشته جان بسوخت چو شمعم ز سر از چه بگداختی
5 بشاهی نشستی بملک درون علمی ز آتش دل برافراختی
6 راه و رسم من بود صبر و قرار تو آن رسم ها را برانداختی
7 نظر باختی با رخ او کمال دو عالم ببر چون نکو باختی