چو با صد حسرتش از از امیرعلیشیر نوایی غزل 216

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

چو با صد حسرتش از دور بینم

1 چو با صد حسرتش از دور بینم چه راه آنکه با آن مه نشینم

2 ز اشکم آستانش نیز تر شد چو آب او گذشت از آستینم

3 براند تندباد قهرش از خشم اگر چون گرد بر کویش نشینم

4 پی یک دیدنش وانگاه مردن شده عمری که هر سو در کمینم

5 نیازم صد هزار و هر یکی را فزون زان ناز به آن نازنینم

6 به امیدی که شاید پا رساند به راهش سده شد عمری جبینم

7 چه سازی منع فانی زاهد از عشق تو در قسمت چنان و من چنینم

عکس نوشته
کامنت
comment