چو آن شاخ گل از بستان بر آمد از کمال خجندی غزل 383

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

چو آن شاخ گل از بستان بر آمد

1 چو آن شاخ گل از بستان بر آمد زهر شاخی گلی از پا درآمد

2 چنان پر شد زچشمت چشم نرگس بازار س که آب خجلتش از سر بر آمد

3 زدی لاف نهال گل به آن سرو گل تو یک ورق زآن دفتر آمد

4 فرو رفتم به حیرت زآن رخ و زلف که چون از لاله سبزه بر سر آمد

5 چوبستان پر شد از بوی خوش او دگر بوی گل آنجا کمتر آمد

6 کمال آن به کز او بابی نسیمی که از صد بوی گل آن خوشتر آمد

عکس نوشته
کامنت
comment