-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو شمشاد قدت در گلشن آمد خلل در کار سرو و سوسن آمد
2 بیادت چشم از آن بر گل نهادم که بوی یوسف از پیراهن آمد
3 ز تیرش سهم دادندی مرا خلق سخن نشنیدم، آخر بر من آمد
4 پشیمان بود یار از خون عشاق ولی بهر منش در گردن آمد
5 سزای دوستی دانست شاهی که از کویت بکام دشمن آمد