- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو شوخ چشمی خود را ز روی آینه دید از آن فرنگ حیا لاله لاله رنگ چید
2 میان چاه زنخدان او نشان یابد کسیکه پای دلش در ره هوس لغزید
3 اسیر زلف و رخ و خال و خط به مدرس عشق بود چنانکه شناسد کسی سیاه و سفید
4 به کام مرده دلان ریختی زلال حیات لبت چو در جسد نای روح نغمه دمید
5 زتیغ بازی برق نگاه او امروز ز روی باده کشان شعله شعله رنگ پرید
6 بسان طائر ذی بال می پرانیدند اگر چو جویا می داشت پیر خم دومرید