- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو چشمانت منم پیوسته بیمار به محراب دو ابرویت گرفتار
2 ز هجران تو بیمارم طبیبا به وصل خود مرا تیمار می دار
3 مرا تا کی چنین سرگشته داری به قرطاس فراقت همچو پرگار
4 برفت از پیشم آن سرو سمن بوی کجا سرو روان آمد به رفتار
5 ربود از من دل آن ماه سخنگوی شنیدستی که ماه آید به گفتار
6 تو خوش خفته به خواب صبحگاهی منم بیچاره در عشق تو بیدار
7 گرم بر باد غم چون خاک برداد منم از جان و دل او را خریدار
8 جواز بار هجرانت ز جانم به لطف خویشتن ای دوست بردار
9 من از جان و جهان و شادکامی شدم بی وصل تو از جمله بیزار