جامی

جامی

جامی
جامی

چو محمل بسته بر عزم سفر جانان برون از جامی غزل 321

غزل 321 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

چو محمل بسته بر عزم سفر جانان برون آید

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 چو محمل بسته بر عزم سفر جانان برون آید به همراهی او صد کاروان جان برون آید

2 ندارد هیچ کس تاب وداع او بگوییدش که بر بیچارگان رحمی کند پنهان برون آید

3 مبند آن ماه گو محمل که می گریند صد بی دل نشاید کاروانی را که در باران برون آید

4 چو گریم بر گرفتاران دل سیل بلا گردد مرا هر قطره خون کز دیده گریان برون آید

5 ز سینه با خیالش رفت جان آری گه رفتن خوش است از صاحب خانه که با مهمان برون آید

6 من بی دل چو از شوق خط و رخسار او میرم ز خاکم جای سبزه لاله و ریحان برون آید

7 نداند جز فغان جامی زبانش چون جرس گویی برای آن بود کز وی همین افغان برون آید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو محمل بسته بر عزم سفر جانان برون آید

شاعر شعر چو محمل بسته بر عزم سفر جانان برون آید چه کسی است ؟

شاعر شعر چو محمل بسته بر عزم سفر جانان برون آید جامی می باشد.

شعر چو محمل بسته بر عزم سفر جانان برون آید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر چو محمل بسته بر عزم سفر جانان برون آید چیست ؟

قالب شعر چو محمل بسته بر عزم سفر جانان برون آید غزل است

مضمون اصلی شعر چو محمل بسته بر عزم سفر جانان برون آید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.