-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو ترک چشم تو خونخوار شد آهسته آهسته دلم خون دیدهام خونبار شد آهسته آهسته
2 تجلی کرد تا شمع رخت در سینه تنگم چو سینا مهبط انوار شد آهسته آهسته
3 بشارت بر به شیراز مصر امشب پیر کنعان را که یوسف شاهد بازار شد آهسته آهسته
4 مکن از خار هجران عندلیبا ناله از این پس که گل از آتش گلزار شد آهسته آهسته
5 ز بس امروز و فردا کرد اندر وعده وصلم به محشر وعده دیدار شد آهسته آهسته
6 تو را زهرهجبینا مشتری جز من نبود اول خریدار غمت بسیار شد آهسته آهسته
7 شد از سودای زلفت رشته اسلام از کفها مبدل سبحه بر زنار شد آهسته آهسته
8 همان زاهد که اندر صومعه بودش مقام امن مقیم خانه خمار شد آهسته آهسته
9 به وصف شکرستان لب شیرینش آشفته نی کلکم چه شکربار شد آهسته آهسته