چو کرد خیمهٔ حسنت طناب از انوری ابیوردی غزل 250

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

چو کرد خیمهٔ حسنت طناب خویش مکین

1 چو کرد خیمهٔ حسنت طناب خویش مکین خروش عمر برآمد ز آسمان و زمین

2 جهانیان همه واله شدند و می‌گفتند یکی که کو تن و جان و یکی که کو دل و دین

3 شگفت ماندم در بارگاه دولت تو از آنکه دیدم از این دیدهٔ حقیقت‌بین

4 رواق حجرهٔ دل ساخت سمت بهر تو بخت براق روضهٔ جان کرد عقل بهر تو زین

5 سؤال کردم دوش از خیال بوالعجبت که از چه حیله شوم زان دو لعل شکرچین

6 چو یافت موی تو در کوی دلبری امکان چو یافت روی تو در راه عاشقی تمکین

7 ز جزع حاصل در حال شد روان پیدا به جادوان حزین و به ساکنان حزین

8 یکی به حیله همی گفت موسی آمد هان یکی به مرو همی گفت عیسی آمد هین

عکس نوشته
کامنت
comment